+ بالاخره رفتم برا دندونام خب بزارید از همون اول شروع کنم ...
اولش که وارد شدم و روی صندلی مخصوص دراز کشیدم ... در حالی که اونور تر از من یه مرده ای بود
که برای کشیدن دندونش فک کنم اومده بود ... دکتر هم در حال کشیدن بود ...
اینقد آخ و اوخ کرد و بالا پایین پرید که من همونجا با دیدن اون وضع میخواستم در برم
به اندازه کافی ترس داشتم با دیدن اون ترسم بیشتر شده بود
بعد که دیگه کار اونو انجام داد اومد سراغ من ... یه نگاهی به دندونام انداخت و آمپلشو در اورد
ینی تا ته حلقم فرو کردا ... در اون لحظه بود که اندکی به غلط کردن افتادم
مخصوصا اینکه من از اون لحظه ا خاطرات یه دخی شاد :D...
ما را در سایت خاطرات یه دخی شاد :D دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : delneveshteea بازدید : 257 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 5:24